سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف های یه آدم نامرئی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

آرزو

سلام خودم خوبی نمیدونم چه حسی دارم فقط میدونم باید انبوه کارهام رو انجام بدم

میدونی حس میکنم هنوز خیلی کارا باید برای خودم انجام بدم

میدونی من یه آدم موفق موفق در کارم هستم یه شخصیت ثابت و محکم توی زندگیم دارم اما آخه از این نقاب ها خسته شدم میخوام از همه چی فرار کنم پرواز کنم و به همه آرزو هام برسم آرزو هام چیه؟

اول از همه دلم می خواد نقاشی یاد بگیرم  و موسیقی رو شروع کنم تا بتونم باهاش احساساتم رو بیان کنم دلم می خواد سفر کنم  به همه جای دنیا مثل یه روح هر جور که دلم می خواد رفتار کنم هر چور که دلم می خواد بپوشم هر چقدر دلم می خواد فریاد بزنم بخندم گریه کنم بخوابم بدوم تا راحت شم دلم می خواد دوستای خوبی داشته باشم رها باشم

از زمین و زمان کنده شم شرمنده نباشم افسوس نخورم

میدونی سالهاس دارم فیلم نگاه میکنم تا الان فکر نکرده بودم چرا؟ اما تازگی ها فهمیدم به این خاطر بوده که تو فیلم ها همه چی آخرش خوب میشه سیندرلا پرنسس میشه زیبای خفته نجات پیدا میکنه بدا رو سیاه میشن خوبا موفق و شاد همه انسانها آخر فیلم ها می خندن همه خوشبختن

کاش زندگی ما بجای این درام تلخ یه فیلم کمدی بود کاش دیونه بودیم

کاش می تونستم به چشم های همه نگاه کنم  و بگم این منم خودم خود خودم حالا حرفیه

ببندید اون دهن های گشادتون رو  آههههه که سیاست داشتن چقدر احمقانه اس اما باید داشت

راستش رو بخوای اولین بار که عشق رو شناختم فکر کردم آخی اینجا دیگه می تونم خودم باشم  پیش عشق اما بزرگترین اشباهم همین بود باید سیاست می داشتم اما نمی خواستم بفهمم ابلهانه به این کار پا فشاری کردم و آخرش تقش در اومد

ناراحت نیستم از شکست های  که به خاطر صداقتم پایداری و انسانیتم خوردم

راستش رو بخوای هنوز آدم نشدم میخوام همون باشم آخر همه مرگه دیگه حداقل انسان مردم